مقالات جواهرسازي

نشانه‌ها و احاديث ائمه اطهار
مطالب راجع به احاديث عقيق از شماره 1 تا 17 برگرفته از كتاب حلية المتقين از علامه محمد باقر بن محمد تقي مجلسي، چاپ هفتم/1390، صفحه هاي 31 تا 33 مي‌باشد:

1.امام درست گو (عليه السلام) فرمودند: دوست دارم هر مومني پنج انگشتر در چنگ نمايد، عقيق بابت دفع فقر، فيروزه بابت گشايش فعاليت، ياقوت بابت دفع بلاتكليفي، حديد بابت غلبه بر معاندان، درنجف بابت سهل وآسان شدن كارها

2.منقول ميباشد كه حضرت امير المؤمنين (ع) چهار انگشتر در چنگ مي كردند، انگشتر ياقوت براي شرافت و زينتش، فيروزه براي نصرت و ياريش، حديد صيني براي قوتش و عقيق براي حرز و دفع معاندان و آسيب ها.

3.در حديث درست از حضرت علي بن موسي الرضا(ع) مروي ميباشد كه عقيق فقر و درويشي را برطرف ميكند و در چنگ كردن عقيق، نفاق را زايل ميكند.

4.امام رضا (ع) فرمودند هركه قرعه به انگشتر عقيق بزند، منفعت وي تمام خيس خارج ميايد.

5.در حديث داراي اعتبار از امام جعفر راستگو(ع) منقول ميباشد كه انگشتر عقيق در چنگ نماييد كه خوش‌يمن ميباشد و كسي كه انگشتر عقيق در اختيار داشته باشد، اميد واريم كه عاقبش مقرون به نه و خير و خوبي باشد.

6.از ربيعه الرواي منقول ميباشد كه در اختيار حضرت امام زين العابدين(ع) انگشتر عقيق رويت كرد، پرسيد كه‌اين چه نگين ميباشد؟ فرمود كه‌اين عقيق رومي ميباشد و حضرت نبي(ص) فرمود كه هركه انگشتر عقيق در اختيار داشته باشد، حاجتش برآورده مي گردد .

7.از حضرت درست گو(ع) منقول ميباشد كه انگشتر عقيق مورث ايمني ميباشد در مسافرت و در حديث ديگر از آن حضرت منقول ميباشد كه هركه انگشتري بگيرد كه نگينش عقيق باشد، پريشان نشود و آخر و عاقبت كارش ولي پسنديده باشد. و در حديث ديگر وارداتي كه حاكمي پي فردي پيامبر بود به منجر جرمي، حضرت راست گو(ع) فرمود كه انگشتر عقيق به وي برسانيد چنان كردند، مكروهي به وي نرسيد.

8.در حديث ديگري از فرستاده منقول ميباشد كه فردي به نزد حضرت فرستاده(ص) آمد و گلايه كرد كه سارق در رويكرد به اينجانب رسيد و اموال من‌را موفقيت حضرت فرمود كه چرا انگشتر عقيق در چنگ نمي‌كنيد؟ مادام كه آدمي آن انگشتر را با خويش دارااست اندوهي به وي نميرسد.

9.در حديث ديگر فرمود كه انگشتر عقيق با خويش داريد كه آن نخستين كوهي ميباشد كه اقرار نموده است از براي آفريدگار به يگانگي و از براي اينجانب به پيغمبري و از براي تو يا اين كه علي به امامت.

10.در حديث داراي اعتبار از بشير دهن منقول ميباشد كه پهنا كردم كدام يك از نگين ها بر انگشت خويش بنشانم؟ فرستاده اكرم(ص) فرمودند: چرا غافلي از عقيق سرخ و عقيق زرد رنگ و عقيق سپيد كه‌اين ها سه كوهند در فردوس البته كوه عقيق سرخ پس مشرف ميباشد بر منزل فرستاده آفريدگار(ص) و البته كوه عقيق زرد رنگ پس مشرف ميباشد بر منزل حضرت فاطمه(س) و البته كوه عقيق سپيد پس مشرف ميباشد بر منزل حضرت امير المؤمنين(ع) و همگي آن‌ها يك منزل ميباشد و از ذيل هر كوهي نهري روان ميباشد از برف سردتر، از شير سپيد خيس، و نميخورد از آن نهرها مگر آل محمد(ص) و شيعه ها ايشان و هر سه نهر از كوثر مي‌آيد و به يك جا مي ريزد و اين سه كوه تسبيح و تقديس و تعريف‌و‌تمجيد الهي مي نمايند و از براي محبان آل محمد(ص) طلب آمرزش ميكنند. پس هر كس از شيعه‌ها آل محمد يكي اين عقيق ها را در چنگ داشته باشد، جز نه و خير و خوبي و فراخي روزي و تن درستي نبيند، از جميع بلايا در امان باشد و ايمني يابد از شر فرمانروا ظالم و از هر چه آدمي از آن مي ترسد و حذر مي‌كند.

11.در حديث ديگر منقول ميباشد كه فردي را از برابر امام محمد باقر(ع) گذرانيدند كه تازيانه بسيار بر وي زده بودند، حضرت فرمود انگشتر عقيق وي كجاست؟ در صورتي‌كه با وي مي بود تازيانه نميخورد.

12.در ماجرا ديگر از حضرت راست گو (ع) منقول ميباشد كه دستي به سوي افق بلند نمي‌شود كه معبود دوست خيس داراست از دستي كه در آن انگشتر عقيق بوده باشد.

13.در حديث داراي اعتبار از امام حسين(ع) منقول ميباشد كه زيرا حضرت موسي (ع) بر كوه طور با حق والا مناجات كرد و بر زمين لحاظ كرد، حق تبارك از نوروفروغ روي وي عقيق را آفريد ، پس فرمود كه قول خوردم به طينت مقدس خويش كه دستي را به حريق دوزخ كيفر نكنم كه انگشتر عقيق در آن باشد، در شرايطي‌كه ولايت علي بن ابيطالب(ع) داشته باشد.

14.در حديث ديگر منقول ميباشد كه جبرئيل نازل شد بر حضرت پيامبر (ص) و اظهار كرد يا اين كه محمد(ص) پروردگارم تندرست مي‌رساند و ميفرمايد انگشتر را به دست راست بكن و نگينش را از عقيق بكن و بگو به علي بن ابيطالب(ع) پسرعمت كه انگشتر را به دست راست بكند و نگينش را عقيق بكند، حضرت امير المؤمنين(ع) پرسيد كه يا اين كه نبي الله عقيق كدام ميباشد؟ فرمود كه كوهي ميباشد در يمن كه براي آفريدگار اقرار نموده است به يگانگي و براي اينجانب به پيغمبري و براي تو و اولاد تو به امامت و براي شيعه ها تو به پرديس و براي معاندان تو به دوزخ و جهنم.

15.از حضرت اميرالمؤمنين منقول ميباشد كه نماز هر كس انگشتر عقيق در اختيار داشته باشد بر نماز جماعتي كه غير عقيق در مشت داشته باشند،به چهل سكو زيادتي داراست.

16.سليمان اعمش داستان ميكند كه در سرويس حضرت امام درستگو(ع) بودم در منزل منصور عباسي پس فردي را خارج آوردند كه تازيانه خورده بود، حضرت فرمود كه اي سليمان ببين كه انگشترش چه نگين دارااست؟ گفتم يابن نبي الله عقيق وجود ندارد، فرمود كه اي سليمان در صورتيكه عقيق بود، تازيانه اش نمي زدند. ايشان را گفتم يابن فرستاده الله ديگر بفرما، فرمود: كه اي سليمان انگشتر عقيق امان ميبخشد از خون، گفتم ديگر بفرما، فرمود: اي سليمان خداي عزوجل دوست ميدارد كه بلند نمايد به دعا به سوي وي دستي را كه در وي نگين عقيق باشد. گفتم ديگر بفرما، فرمود: كه عجب دارم از دستي كه در آن نگين عقيق باشد، چه گونه خالي ماند از دينار و درهم. گفتم ديگر بفرما، فرمود: نگاه داراي آدمي ميباشد از هر بلا. گفتم يابن نبي الله، ديگر بفرما، فرمود: كه ايمن مي گرداند از فقر. گفتم يابن نبي الله قصه كنم اين حديث را از جدت حسين بن علي (ع) از پدرش امير المؤمنين(ع) ؟ فرمود بلي.

17.در داستان ديگر منقول ميباشد كه دو ركعت نماز با انگشتر عقيق بهتر ميباشد از هزار ركعت كه با آن نباشد.

حضرت محمّد (صلي الله عليه و آله و سلم):
در شب معراج كه به افلاك مهاجرت كردم ( به اسمان رفتم ) به درجه اي رسيدم كه نزديكتر از آن ،‌ به جايگاه ربوبيت ، تصور پذير وجود ندارد . پس معبود در آنجا با اينجانب ميان دو كوه عقيق حرف اظهار كرد .